ایران آباد

داستان های من و خرید کالای ملی!

ایران آباد

داستان های من و خرید کالای ملی!

بانوی ایرانی سه چهار سالی هست که تلاش برای خرید کالای ایرانی و ملی را شروع کرده...با ما در این راه سخت٬ اما شیرین همراه باشید!

*****

طبیعتا اینجا مکان ثبت خریدهای ایرانی ماست پس اینطور تصور نشه که ما دائم در حال خرید هستیم:) بانوی ایرانی و آقای همسر زندگی متوسط و تا اونجا که ممکن باشه بدون اسراف و تجملات رو دوست دارند، پس همینطور هم زندگی می کنند.

*****

سه تا فرزند هم داریم:
آقاپسر که نزدیک نه سالشه
گل پسر که نزدیک سه سالشه
و نی نی توراهی که انشاءالله مرداد ماه بدنیا میاد...

آخرین مطالب

۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

یکی از کارهایی که من میکنم اینه که به عمد تو جاهای مختلف(در جمع های خانوادگی، بین دوستان، در محافل خانمانه و حتی در محیط منزل مخصوصا جلوی آقاپسر) بحث کالاهای ایرانی رو پیش می کشم. 


این کار اگه باعث تشویق افراد حاضر تو اون جمع هم نشه(که حتما تا حدودی میشه) ، کمترین فایده ش اینه که به گوششون میخوره و دفعه بعد که از نفر دیگه بشنون براشون آشنا و البته اثر گذارتره‌.


البته چون این فرآیند یک جور «فرآیند فرهنگی» هستش طبیعتا زمان میبره و انتظار نداریم یکدفعه نظر شنونده تغییر کنه.


در کل معتقدم حتی اگر با یک گل بهار نشه، اما با یک گل آغاز که می تونه بشه...


کالای ایرانی


بانوی ایرانی
۳۰ خرداد ۹۵ ، ۰۵:۱۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

امشب برای خرید نوار چسب و چند تا چیز دیگه رفتیم بیرون.


مغازه لوازم التحریری دو نوع چسب داشت که هر دو چینی بودند. 

وقتی پرسیدیم ایرانی ندارید گفت: ایرانی مال اون قدیما بود. اون نوار چسب باریک ها که رنگش هم زرد بود.


چند تا مغازه دیگه هم سر زدیم. آخر سر از فروشنده ای که احتمال می داد نوار چسب ایرانی باشه خرید کردیم. 


هر چند با توجه به اسمش بعید میدونم واقعا ایرانی باشه.


خرید کالای چینی ممنوع!


بانوی ایرانی
۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

آقای همسر عزیز از مأموریت ده روزه شون به شهر دوست داشتنی یزد، برام یه کیف ترمه سوغاتی آوردن. 


من علاوه بر اصرار برای خرید کالای ایرانی، عاشق وسائل و محصولات سنتی ایران عزیزم هم هستم و معتقدم بسیاری از عادات و سنت ها و وسایلی که مردم در قدیم استفاده می کردن با روح و جسم ما آدما سازگارتر و آرامش بخش تره. مثلا همین کیف ترمه که انگار با آدم حرف می زنه:). 


خلاصه که کلی ذوق کردم.


کاش همه آقایون بدونن بعد از ابراز محبت زبانی و عملی ، هیچ چیز مثل یه هدیه ی قشنگ خانوما رو خوشحال نمی کنه!



* پارچه زیرش هم جانماز سه تکه ترمه هست که به آقای همسر هدیه دادن و چون برای نماز پارچه طرح و نقش دار مکروه هستش، من به طرز ماهرانه ای ازشون به عنوان رومیزی استفاده کردم.



کیف ایرانی
بانوی ایرانی
۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۵۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰ نظر

اواخر سال ۹۴ شبکه افق برنامه شبه مستند و جذابی پخش کرد به نام «من با تولیدات کشور خودم زندگی می کنم» که مربوط به یک خبرنگار فرانسوی بود که تصمیم می گیره تمام وسایل زندگیش رو از محصولات کشورش تهیه و استفاده کنه. وقتی وارد این وادی میشه با مشکلات بسیاری روبرو میشه و البته اطلاعات ارزشمندی هم نصیبش میشه.


و سرانجام با سختی و مشقت بسیار زیاد در آخر کار موفق میشه بیش از ۹۵ درصد زندگیش رو کاملا فرانسوی کنه.


من این مستند رو با اشتیاق دنبال می کردم و آخر سر هم پیامک زیر رو که امشب تو پیامک های گوشیم اتفاقی دیدم، برای شبکه افق و روابط عمومی صدا و سیما ارسال کردم.


*************

سلام. 


برنامه «من با تولیدات کشور خودم زندگی میکنم» از شبکه افق رو دیدم. 


خیلی جالب بود.


واقعا ممنون از شبکه خوب افق. 


من و همسرم بیشتر از سه ساله که داریم این تلاش رو انجام میدیم و بسیاری از مشکلات اون خبرنگار رو تجربه کردیم. 


سوال و پیشنهادم اینه که چرا این مستند قشنگ از شبکه های پربیننده تر مثل شبکه یک و در ساعات پر بیننده پخش نمیشه. 


بالاخره باید ازیه جا شروع کرد. 


مردم باید بدونن که درسته این کار سخته و هزینه هایی هم داره ، اما مردم کشورهای دیگه هم درگیر این پروسه به نفع تولیدات ملی خودشون هستن و تشویق بشن. 


این مسئله باید برای هر فرد افتخار باشه . 


و صدا و سیما بییییییشترین اثر رو میتونه در این فرهنگ سازی داشته باشه. 


خدا خیرتون بده.


************



این مستند واقعا دیدنی رو می تونید از اینجا(+) دانلود کنید:)



بانوی ایرانی
۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

وارد مغازه شدم. 


برای نی نی توراهی جوراب میخواستم. 


یک نوع جوراب داشت که عروسک های کوچولوی قشنگی روش داشت . نگاه کردم.


نوشته بود «ساخت ایران». 


اما رنگش طوسی بود که دوست نداشتم بعدم عروسکش روی ساق پا بود که معمولا دیده نمیشه.من میخواستم روی پا باشه. 


نگاه کردم دیدم یه سری جوراب دیگه هم هست همین مدلی که دوست داشتم. 


گفتم میشه اونا رو ببینم؟ 

گفت بله. 

گفتم کجاییه؟ 

گفت خانم اینا کار تهرانه. 


توی دلم خدا رو شکر کردم که ایرانین. 

بعد خوشگلترینش رو انتخاب کردم.


یه جوراب نوزادی سفید با یه خرگوش خوشگل روی پاش!


خونه مامان اینا که رسیدیم شروع کردم برای خواهرکوچیکم تعریف کردن که بله دفعه قبل جوراب چینی نخریدم، این دفعه یه خوشگل ایرانی نصیبم شد...


خواهرم همین طور که داشت جوراب رو می دید گفت: مغازه دار بهت گفت ایرانیه؟

گفتم آره خب.

خندید و گفت دختر اینجا که نوشته :

made in china!


تا خودم ندیدم باورم نشد :(


توی دلم گذاشتم به حساب اشتباه فروشنده. 


هر چند آقای همسر اعتقاد داشت که ایشون دروغ تحویل بنده دادند. و بخاطر فروختن یک جوراب خارجی چند هزار تومانی علاوه بر اینکه به تولید ملی ضربه زدند، مال حرام رو هم وارد زندگیشون کردن:((



تولید ملی


بانوی ایرانی
۲۰ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۲۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

توی همین دفترچه های تبلیغاتی که دم در میان خیلی پرطمطراق تبلیغش رو کرده بودن:


هرلباس گشادی لباس بارداری نیست...

بهترین لباس های بارداری را از ما بخواهید...

و...


ترغیب شدم برای خرید. گرمای هوا و حرارت درونی شدید دوران بارداری واقعا اذیتم می کرد. دنبال پیراهن بلند و گشاد و فوق العاده خنک بودم.


خیابان صفائیه ، پاساژ طلا ، طبقه زیرزمین. 


مغازه کوچکتر از اون بود که فکرش رو میکردم. خانم نسبتا جوانی فروشنده ش بود. وقتی گفتم چی میخوام چند تا لباس نشونم داد. یکیش رو واقعا دلم خواست.

 

به اتیکت لباس نگاه کردم. تایلندی بود.


گفتم ایرانی چی دارید؟ 

گفت بیشتر جنسای ما ترک هستن. هم زیبا هم بادوام. 

گفتم ایرانی ندارید؟ 

گفت داریم اما قشنگ نیستن.

و چند تا مدل رو نشون داد. 

راست می گفت ، چندان دلچسب نبودن.


گفت حالا چرا اصرار داری ایرانی باشه؟

گفتم شما چی فکر میکنی؟


گفت تولید ملی و این حرفا حتما!

گفتم بله.


گفت جنسای ایرانی همینه که میبینی . نه قشنگن نه تنوع دارن نه جنس درست و حسابی. 

گفتم اگه بگردم قشنگ هم پیدا میشه.


گفت نمیشه.

گفتم یکم سخته اما حتما میشه. ما الان چند ساله که فقط لباس ایرانی می خریم.


تعجب کرده بود. میخواست ادامه بده اما منصرف شد. 


تشکر کردیم و بیرون اومدیم.


تولید ملی

بانوی ایرانی
۰۷ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

بمناسبت نیمه شعبان تصمیم گرفتیم برای آقاپسر یه هدیه بیادموندنی بخریم. پول گزینه مناسبی نبود هرچند خوشحالش می کرد، چون داره پولهاش رو جمع می کنه‌. اما اسباب بازی اثرش بیشتر و بهتر بود.


چند وقتی هست نشر کتابک تو بلوار غدیر یک شعبه زده که بازیها و کتاب های خیلی متنوع و جدیدی داره. برخورد فروشنده هاش هم الحمدلله خوبه‌. نکته مثبت* دیگه ش هم در دسترس بودن وسایل هست که نیاز نیست مدام از فروشنده بخوای این اسباب بازی یا اون یکی رو بیاره:)



شب نیمه شعبان بعد از اینکه مسجد رفتیم و بستنی صلواتی مون رو خوردیم، رفتیم نشر کتابک.


حاصلش شد دو تا اسباب بازی ایرانی و جدید.که آقا پسر رو کلی خوشحال و البته مشغول کرد.


یکی شون بازی ساختنی (سازه هایی مثل الاکلنگ، تاب مکانیکی، آسیاب بادی، و جرثقیل) با آچار و پیچ گوشتی به نام «میکانو» بود. که ما شماره یک رو خریدیم و تا شش شماره داره که بتدریج پیچیده تر میشه و رده سنی رو البته بالای ده سال زده که آقای همسر در قسمت هایی به کمک آقاپسر می اومدن‌ و متاسفانه یکی از قرقره هاش کمی مشکل داره. 


دومیش بازی ای به نام «لیساژو» بود که بستن یک مدار نسبتا پیچیده است و با کمک لیزری که داره میشه اشکال مختلف رو روی دیوار تصویر کرد. که بنظرم کمی از سن آقا پسر بزرگتر بود ولی متاسفانه روی جعبه رده مناسب سنی ثبت نشده بود و لیزرش رو هم تا آوردیم خونه خراب شد و ۵هزارتومن دیگه برای خرید لیزر جدید تو خرج افتادیم!


کاش به سازندگانشون دسترسی داشتم تا بهشون بگم لطفا حالا که ما سعی داریم کالای ایرانی تهیه و خرید کنیم، شماهم کیفیت کار و تولیدتون رو بالا و بالاتر ببرید.




* تنها عیب این فروشگاه اینه که جنسهای خارجی علی الخصوص چینی هم زیاد داره که کار ما رو یکم سخت میکنه. چون وقتی بچه ها دست بزارن رو یک اسباب بازی خارجی سخت میشه منصرفشون کرد. نمونه ش گل پسر که خیلی سریع یک پازل چوبی پنج تصویره که شبیه کتاب هست و طرحهای جذابی هم داره و اتفاقا چینی هم بود از قفسه برداشت و محکم بغل کرد و ما هم مجبور به خریدش شدیم:(



بسته آزمایش علمی لیساژو-میکانو
بانوی ایرانی
۰۵ خرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر